یک مرد برای زنم نامه عاشقانه مینویسد | کشف دست نوشته عاشقانه در حیاط خانه | موبایلش را که باز کردم، دیدم...
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۷۵۳۶۹
به گزارش همشهری آنلاین، مرد ۲۹ ساله که با تصمیمی عاقلانه وارد مرکز انتظامی شده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: اهل یکی از شهرهای شمالی خراسان رضوی هستم، اما در مشهد بزرگ شدم و به شغل آرماتوربندی روی آوردم چراکه علاقهای به درس و مدرسه نداشتم و در همان مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر فردی آرام و مودب بودم و به همین دلیل بزرگترهای فامیل مرا خیلی دوست داشتند. زندگیم به همین ترتیب میگذشت تا اینکه چند سال قبل با دختری آشنا شدم که با داییش در دوره خدمت سربازی دوست بودم.
زینت و خواهرش در منزل ناپدری زندگی میکردند چراکه مادر او بعد از مرگ شوهرش با مرد دیگری ازدواج کرده بود ولی اوضاع مالی مناسبی نداشتند و ناپدری آنها به دلیل بیکاری نمیتوانست مخارج فرزندان و ۲ همسرش را تامین کند به همین دلیل به سختی روزگار میگذراندند.
ازدواج عجیب دختر جوان با خواستگار خواهرش | میترسم به خانه آن مرد برگردم ؛ ۴ ماه است کتک میخورم! خیانت ؛ سرانجام عشق خیابانی در نوجوانی ؛ شوهرم هرزه است | زنی را با آرایش غلیظ و پوشش زننده دیدم که...ولی من از نظر مالی مشکلی نداشتم و مدتی بعد به خواستگاری زینت رفتم و ۶ سال قبل پای سفره عقد نشستیم. با آنکه تاکنون همسرم باردار نشده است، اما من او را عاشقانه دوست دارم و زندگی آرامی را پشت سر میگذاشتیم تا اینکه یک سال قبل ناپدری زینت از دنیا رفت و اختلافی بین فرزندان دو همسرش بر سر ارث و میراث به وجود آمد و زندگی خانوادگی آنها به هم ریخت. در این میان ربابه خواهر زینت برای تامین هزینههای زندگی در یک شرکت تولید مرباهای خانگی مشغول کار شد و همسر من نیز برای آنکه خواهرش تنها نباشد مرا راضی کرد او نیز در همان شرکت کار کند ولی مادر زینت در خانه تنها بود و با پولی که به دست میآوردند چند قطعه طلا و لوازم خانه خریدند.
در این شرایط برادر ناتنی زینت که فکر میکرد طلاها ارث پدرشان است یک روز به خانه آنها میرود و مادر زینت را با روسری به قتل میرساند به همین خاطر از یک سال گذشته تاکنون مدام در مسیر دادگاه و پاسگاه هستیم. ولی بعد از این ماجرا همسرم و خواهرش از نظر روحی و روانی وضعیت مناسبی نداشتند و من برای کمک به همسرم، خواهر او را نیز به خانه خودمان آوردم تا از تنهایی نجات یابد. از سوی دیگر، به پیشنهاد یکی از آشنایان، اجازه دادم آنها دوباره به شرکت تولید مربا بازگردند تا مرگ مادرشان را فراموش کنند.
اما حدود یک ماه قبل وقتی از سر کار به خانه بازگشتم نامهای عاشقانه را در حیاط منزل دیدم و زمین دور سرم چرخید. باورم نمیشد همسرم با مردی غریبه در ارتباط باشد. وقتی با عصبانیت و حیرتزده نامه را به زینت نشان دادم او اشکریزان سوگند خورد که با کسی ارتباط ندارد. ولی وقتی گوشی تلفنش را بررسی کردم سوءظنم بیشتر شد چراکه پیامکهای عاشقانهای نیز برایش ارسال شده بود.
همسرم ادعا کرد آن مرد غریبه از همکارانش است که به درخواستهای ارتباط نامتعارف او پاسخ منفی داده و حالا با این پیامکها و نامهها قصد دارد زندگی شیرین ما را نابود کند. من هم وقتی درست اندیشیدم بهترین راه را پیگیری از طریق قانون دیدم و به کلانتری آمدم.
تحقیقات و بررسیهای قانونی این ماجرا با صدور دستوری از سوی سرهنگ قاسم همتآبادی در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد تا راز نامههای مرموز افشا شود.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم ازدواج طلاق خانواده حوادث ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۵۳۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) این زن زندگی خود را وقف گربهها کرد
فرارو- نورهان کاناتار زن ۶۵ ساله که در منطقه کازان شهر آنکارا زندگی میکند، طبقه همکف و باغ خانه خود را به خانه گربههای خیابانی تبدیل کرده است.
به گزارش فرارو، مادر سه فرزند، از خانهاش در مرکز شهر به خانهای دو طبقه که در کازان خریده نقل مکان کرد تا فضای زندگی بزرگتری برای گربههایش فراهم کند. حالا او یک طبقه از خانه مستقل خود را به خانهای برای گربههای ولگرد تبدیل کرد.
خانم نورهان در زمستان از ۶۰ گربه در طبقه همکف خانه اش نگهداری میکرد و پس از گرم شدن هوا در نقاطی از باغ خانه از آنها مراقبت میکند.
این زن که زندگی خود را وقف گربهها کرده و ۱۲ سال است برای آنها مادر بوده است، گفت که زمانی از حیوانات میترسید، اما پس از اینکه گربههایی برای او از استانبول آوردند بر ترس خود غلبه کرد و در خانه خود را به روی گربههای خیابانی باز کرد.
وی با بیان اینکه با افزایش تعداد گربهها باغ و یک طبقه از خانهای را که در کازان خریده بود را برای نگهداری آنها اختصاص داده، گفت: بیش از ۱۰۰ گربه وجود داشت، من گربههای زیادی را به فرزندی پذیرفتم. من به تنهایی از آنها مراقبت میکنم.
نورهان با بیان اینکه روز خود را با غذا دادن به گربه هایش و دادن دارو به گربههای بیمار شروع میکند، خاطرنشان کرد که با اطلاعاتی که از دامپزشکان به دست آورده تقریباً به یک تکنسین دامپزشکی تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه همسرش مخارج گربهها را بر عهده گرفته است، افزود: من صفحهای به نام «گربههای خاله نورهان» در شبکههای اجتماعی ایجاد کرده ام.
این زن ۶۵ ساله با بیان اینکه مدتبی به بیماری پارکینسون مبتلا بوده گفت: گربهها در دوران بیماری برای من بسیار خوب بودند.
نورهان با بیان اینکه گربههای مردهاش را در زمین خالی پشت خانهاش دفن کرده است، گفت: خیلی غمگین هستم، خیلی گریه میکنم، یکی از آنها اخیرا مرده است، خیلی ناراحتم، خدا کمکمان کند، مردم باید درس بگیرند. مردن خیلی سخت است.